-
1. مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
-
2. سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع
-
3. دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملت و آزادیهای مشروع
وی در توضیح دو رویکرد اصلی موجود در مورد آزادی (رویکرد اسلامی و رویکرد غربی) گفت: بهطور کلی میتوان از دو نوع آزادی سخن گفت. نخست، آزادی در چارچوب الگوی غربی که امروزه بسیاری از کشورها از آن پیروی میکنند. در این الگو ابتدا بر آزادی فردی تأکید میشود و سپس این نوع آزادی از سطح فرد به جامعه و از جامعهای به جامعه دیگر گسترش مییابد. بخش مهمی از فهم رایج از آزادی در جهان معاصر بر اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سال ۱۹۴۸ استوار است.
استاد روابط بینالملل در مرکز آسیایی دانشگاه فیلیپین با اشاره به ناکامی این الگو در حل بحرانهای انسانی افزود: این نوع آزادیِ برآمده از الگوی غربی، بسیاری از مشکلاتی را که بشریت با آن مواجه است حل نکرده است. اهدافی که انتظار میرفت بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقق یابد، بهطور کامل محقق نشده و بسیاری از بحرانها همچنان باقی است.
دکتر سوییا جونیور سپس به آزادی در نگاه اسلامی اشاره کرد و آن را فراتر از فردیت صرف دانست: نوع دوم، آزادیای است که از منظر اسلام درباره آن سخن میگوییم. به نظر من، این آزادی فراتر از فردیت صرف است؛ یعنی فقط به فرد محدود نمیشود، بلکه در نسبت با جامعه، امت و حتی در روابط ما با سایر کشورها و ملتها تعریف میشود. آزادی از حقوق بنیادین و اساسی بشر است؛ حقی فراگیر که نمیتوان آن را از هیچ انسان و ملتی سلب کرد.
وی با اشاره به اندیشه رهبر معظم انقلاب در این زمینه گفت: آیت الله خامنهای همین نوع آزادی اسلامی را بهتفصیل تبیین کردهاند؛ آزادیای غیرقابل معامله و غیرقابل چشمپوشی. هر انسانی باید از آن برخوردار باشد و همه باید این آزادی را محترم بشمارند. اما این آزادی مطلق و بدون حد و مرز نیست؛ آزادی، رابطهای است؛ در عین اعمال آزادی خود، باید حقوق دیگران را نیز در نظر گرفت.
رئیس انجمن «مطالعات خاورمیانه فیلیپین» تأکید کرد که آزادی، هرچند حقی بنیادین و غیرقابل انکار است، اما باید در چارچوب هنجارهای پذیرفتهشده، اصول حقوقی و معیارهای اسلامی و بینالمللی تعریف و اعمال شود تا به تحقق آزادی «فراگیر و هماهنگ» و ایجاد جامعهای صلحآمیز و پیشرفته منجر شود.
این استاد روابط بینالملل در ادامه، به پیامدهای عملی الگوی غربیِ آزادی در عرصه حقوق اقلیتها، زنان و گروههای حاشیهنشین پرداخت و گفت: در چارچوب آزادیِ غربی که در آن فردگرایی محور اصلی است، در نظریه انتظار میرود اقلیتها، زنان و گروههای مختلف از حقوق برابر برخوردار شوند. اما در عمل، در حوزههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، شاهد کاستی جدی در اجرای این اصول هستیم.
او همچنین با اشاره به واقعیتهای عینی افزود: در عمل، تبعیضهای گستردهای را میبینیم ــ میان سفیدپوستان و مردم رنگینپوست، میان مردان و زنان، میان مناطق شهری و روستایی و میان گروههای مختلف در یک جامعه. در بسیاری از نقاط جهان، زنان همچنان با انواع تبعیض مواجهاند؛ اقلیتهای دینی و قومی، بهویژه بومیان، در معرض تبعیض قرار دارند و ملتهای جهان جنوب غالباً از سوی کشورهای ثروتمند شمال بهصورت درجهدوم تلقی میشوند.
استاد دانشگاه فلیپین با اشاره به تأکیدات صریح اسلام بر حقوق زنان و اقلیتها گفت: در چارچوب آزادی اسلامی، تأکید بسیار روشنی بر حقوق زنان و اقلیتها وجود دارد. در نگاه اسلامی، زنان ــ صرفنظر از اینکه در کدام نقطه جهان زندگی میکنند و پیرو کدام دین و مذهباند ــ از حقوق بنیادین و آزادیهای اساسی برخوردارند. اسلام برای زنان نقشی بسیار مهم در پیشرفت جامعه قائل است و این نقش صرفاً یک شعار نیست، بلکه حقی عینی و واقعی است که به زنان و همه انسانها اعطا شده است.
دکتر سوییا جونیور تصریح کرد: در نگاه اسلامی، هر انسان ــ زن یا مرد، اکثریت یا اقلیت، شمال یا جنوب ــ باید از حقوق برابر و کرامت انسانی برخوردار باشد؛ در حالی که اجرای اعلامیه جهانی حقوق بشر در جهان غرب به دلیل تبعیضهای مستمر به این سطح از عدالت و برابری نرسیده است.
وی در ادامه به پیوند آزادی عمومی و استقلال ملی، در پرتو اندیشه رهبر انقلاب، پرداخت و آن را «سخنی کاملاً درست با پژواک جهانی» توصیف کرد: وقتی از استقلال ملی و حاکمیت صحبت میکنیم، در واقع از آزادی ملتها برای تعیین سرنوشت خود بدون مداخله قدرتهای خارجی سخن میگوییم. این نوع آزادی باید در نحوه نگاه ما به خودمان بهعنوان یک ملت متجلی شود. آزادی نباید فقط به سطح فردی محدود شود، بلکه باید برای هویت ملی، استقلال و بقای کشور جایگاه والایی قائل باشیم.
او افزود: از این منظر، کشورها ــ از جمله ایران ــ حق دارند در برابر دخالتهای خارجی بایستند و اجازه ندهند دیگران در امور داخلی و تصمیمگیریهای ملی آنان مداخله کنند. این همان اصلی است که امام خمینی در برابر استعمار و امپریالیسم بر آن تأکید میکردند و ملت ایران بر همین اساس اعلام کرده است که مایل نیست دیگران در امور داخلی کشور دخالت کنند. به گفته وی، این حق، مورد تأکید حقوق بینالملل نیز میباشد: احترام متقابل به حاکمیت ملی و استقلال کشورها اصلی است که کشورهایی مانند فیلیپین، ایران، دیگر کشورهای جنوب جهانی و حتی کشورهای غربی باید به آن پایبند باشند.
دکتر سوییا بخش دیگری از گفتگو را به نقد رفتار دوگانه قدرتهای غربی اختصاص داد و گفت: حرف و عمل کشورهای غربی ــ بهویژه قدرتهای بزرگ ــ پیرامون آزادی تفاوت دارد. غرب درباره آزادی سخن میگوید، اما در عمل آزادیای را پی میگیرد که یکسویه و مبتنی بر استانداردهای دوگانه است؛ آزادیای که در خدمت منافع خودشان باشد، نه آزادیای که بهعنوان رکن اساسی حقوق بشر برای همه ملتها تعریف شده است. او وضعیت مردم فلسطین، بهویژه در غزه، را نمونه برجسته این ریاکاری دانست: ما معتقدیم مردم فلسطین حق ذاتی دارند که در صلح و امنیت در میان جامعه ملل زندگی کنند، اما رژیم صهیونیستی به شکل مستمر این حقوق را نقض میکند و قدرتهای غربی نیز با تفسیر و اعمال گزینشی مفهوم آزادی، عملاً این وضعیت را تحمل و پشتیبانی میکنند. وی تأکید کرد که این رویکرد فقط به خاورمیانه محدود نیست و مردم بسیاری از کشورهای جهان جنوب ــ در آفریقا و دیگر مناطق ــ با بیعدالتیهای مشابه مواجهاند. به گفته او، آزادی در الگوی غربی «در عمل بر نوعی ریاکاری استوار است» و با روح واقعی اعلامیه جهانی حقوق بشر و نیز فهم اسلامی از آزادی همخوانی ندارد.
در پاسخ به پرسشی درباره نقش امام خمینی و جمهوری اسلامی ایران در حوزه آزادی و حقوق بشر، سوییا گفت: ظهور آیتالله خمینی بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران در دهه ۱۹۷۰، بهویژه در جریان انقلاب اسلامی، یکی از پدیدههای مهم سیاسی و اجتماعی بود که نهتنها در ایران، بلکه در سراسر خاورمیانه و حتی فراتر از آن بازتاب یافت. امام خمینی چارچوبی بدیل ارائه کرد؛ چارچوبی اسلامی، مبتنی بر پژوهش و فهم عمیق از اسلام، که مدعی است میتواند الگوی مناسبی برای حل بسیاری از مشکلات جهانی باشد.
وی این الگو را «فراگیر» توصیف کرد که آزادی را بهعنوان اصلی اساسی از حقوق بشر در نظر میگیرد و افزود: بسیاری از قدرتها و دولتهای غربی مایل نیستند این مفهوم را به رسمیت بشناسند، اما اندیشههای امام خمینی همچنان تأثیر عمیقی بر جهان دارد؛ بهویژه در دورهای که با بیثباتیهای ژئوپلیتیک و اقتصادی روبهرو هستیم و جهان در جستجوی مدلهای بدیل برای مقابله با تبعیض، نابرابری، فقر و مشکلات توسعه است.
وی گفت: اندیشه امام خمینی و مسیری که جمهوری اسلامی ایران در پرتو آن طی میکند، برای شرایط این کشور مناسب و درست است و میتواند در آینده نیز مؤثر و راهگشا باشد؛ مشروط بر آنکه در چارچوب اصول آزادی، عدالت و کرامت انسانی اجرا شود.
این استاد روابط بینالملل برگزاری همایشهای بینالمللی پیرامون آزادی و حقوق بشر را برای جهان امروز «ضروری و بهموقع» دانست و گفت: امروز جهان نیاز دارد بنشیند و صادقانه بیندیشد که آیا واقعاً مطالبات مردم در زمینه آزادی و حقوق بشر برآورده شده است یا نه. اگر به سراسر جهان نگاه کنید، میبینید که مردم در کشورهای گوناگون با تبعیض روبهرو هستند؛ در خیابانها تظاهرات میکنند، برای احیای حقوق بشر و آزادیهای خود فریاد میزنند و علیه ساختارهای سیاسی و اقتصادیای که حقوقشان را سلب کردهاند، اعتراض میکنند.
او نقش اندیشمندان، استادان دانشگاه و عالمان دینی را در این وضعیت بسیار مهم دانست: ما میتوانیم در شکلدهی افکار جوانان نقش داشته باشیم و به آنها کمک کنیم تا در آینده نقش فعالتری در اداره کشورها ایفا کنند. جهان به چنین گردهماییهایی نیاز دارد؛ به انسانهایی با دغدغه مشترک تا درباره آزادی، حقوق بشر، نقد وضع موجود و راههای اصلاح آن گفتگو کنند و یادآور شوند که آزادی، حقی ذاتی و مشترک برای همه انسانهاست.
در پاسخ به سؤال پایانی درباره توصیه به نسل جوان، دکتر سوییا «طلب علم» و «جستوجوی آگاهانه دانش» را مهمترین راه ارتقای آگاهی نسبت به مسئله آزادی دانست و گفت: جوانان باید آموزش ببینند و در محیطی پرورش یابند که جامعه بتواند از توان و حضور آنها بهره ببرد. آنان باید بتوانند خواستهها و دیدگاههای خود را، در قالبهای رسمی و غیررسمی، بیان کنند. ما باید گفتگو و مشارکت مستمر را ترویج کنیم تا نظرات فردی و جمعی مردم درباره آنچه برای جامعه مفید است شنیده و به رسمیت شناخته شود.
وی در پایان تأکید کرد: اگر آزادی بهعنوان حق بنیادین بشر بهدرستی فهم و اجرا شود، میتواند ما را به سوی محیطی آرامتر، عادلانهتر و همکارانهتر سوق دهد؛ محیطی که در آن گفتگو، تفاهم و همزیستی شکوفا شود. پیام من به جوانان این است که خود را آموزش دهند، آگاهی خود را افزایش دهند و از چنگال ناآگاهی و تبلیغات گمراهکننده رها شوند تا بتوانند در ساختن آیندهای عادلانهتر برای جامعه و جهان سهیم باشند.