-
1. مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
-
2. سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع
-
3. دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملت و آزادیهای مشروع
این فعال اجتماعی قزاقستانی در تبیین تفاوتهای رویکرد اسلامی و غربی به مقوله آزادی، بهویژه در زمینه حقوق اقلیتهای دینی، اقوام، آزادی بیان و حقوق زنان، با اشاره به ریشههای حقوقی و فرهنگی این دو نگرش اظهار کرد: در روند تکامل تمدن بشری، الگوهای گوناگونی از «قانون» و «نظم اجتماعی» شکل گرفته است. هر کشور، بر پایه فرهنگ، سنتها و دین غالب خود، قانون اساسی ویژهای دارد. در بسیاری از کشورهای سکولار، بهصورت رسمی اعلام میشود که دین از دولت جداست؛ اما در کشورهای اسلامی، اسلام و شریعت محور قانونگذاری است. بهعنوان کسی که در سطح بینالمللی در حوزه فعالیتهای مدنی کار میکنم، تفاوت این دو رویکرد را بهخوبی درک میکنم و نسبت به هر دو، با نگاه واقعبینانه و همراه با فهم متقابل مینگرم. طبعاً میان برداشت اسلامی از آزادی و برداشت غربی، محدودیتها و تفاوتهایی وجود دارد؛ اما این تفاوتها ریشه در نظام ارزشی و حقوقی هر جامعه دارد. نمیتوان یک الگوی واحد از آزادی را بر همه کشورها تحمیل کرد، زیرا قانون اساسی هر کشور ناگزیر بازتابدهنده هویت دینی و فرهنگی همان ملت است.
رستماف در پاسخ به پرسشی درباره دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله سیدعلی خامنهای، مبنی بر پیوند مستقیم آزادی عمومی با استقلال ملی، ضمن تأیید این رویکرد گفت: مفهوم آزادی هم در غرب و هم در جهان اسلام وجود دارد، اما مسئله اصلی این است که این آزادی در چه چارچوبی تعریف میشود. در جهان اسلام، مبنای آزادی، اصول اسلام و قانون شریعت است.
از این منظر، سخن آیتالله خامنهای درباره پیوند آزادی مردم با استقلال ملی سخنی کاملاً منطقی است؛ ملتی که زیر سلطه سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی قدرتهای دیگر باشد، هرچند در ظاهر «آزاد» نامیده شود، در عمل نمیتواند از آزادی کامل برخوردار باشد. آزادی بدون استقلال، بیشتر شبیه یک شعار است تا یک واقعیت.
رئیس مجمع همکاریهای بینالمللی دیپلماسی عمومی قزاقستان با اشاره به تلاش برخی رسانههای غربی برای القای تصویری منفی از رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در موضوع آزادی و حقوق بشر گفت: متأسفانه بخشی از رسانههای غربی سالهاست که واقعیت را وارونه جلوه میدهند؛ سفید را سیاه و سیاه را سفید نشان میدهند و مدام علیه ایران و آنچه در ایران در جریان است، تبلیغ میکنند و ادعا میکنند که در ایران آزادی وجود ندارد. من با آثار و اندیشههای آیتالله خامنهای آشنا هستم. سالهاست نوشتهها و مواضع ایشان را مطالعه کردهام. بهصراحت میگویم بسیاری از نکاتی که ایشان درباره آزادی و حقوق شهروندان ایران مطرح میکنند، در مواردی از برخی استانداردهای کشورهای غربی نیز پیشروتر است. برداشت ایشان از آزادی، نگاه مثبتی است که حقوق مردم را به رسمیت میشناسد و در عین حال آن را در چارچوب شریعت و قانون سامان میدهد. تصویرسازی منفی علیه ایران و رهبری آن، بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، ناشی از کینهورزی سیاسی و رقابتهای قدرت است.
فعال اجتماعی قزاقستانی در ادامه، درباره ادعای غرب در دفاع از حقوق بشر و آزادی و در عین حال، نقض گسترده همین اصول بهویژه در موضوع فلسطین، غزه و فشار بر مسلمانان در زمینه حجاب و مناسک دینی، اظهار داشت: موارد نقض حقوق بشر در جهان، بهویژه در غرب، بسیار فراوان و تا حد زیادی «سیستماتیک» است؛ از تحدید حقوق اقلیتهای دینی و قومی گرفته تا نقض آزادیهای اساسی انسان. پاسخ دادن دقیق به همه ابعاد این مسئله کار آسانی نیست، زیرا با دو حوزه تمدنی بسیار گسترده ــ جهان سرمایهداری و جهان اسلام ــ روبهرو هستیم. اما یک نکته روشن است: همانگونه که آیتالله خامنهای نیز بارها اشاره کردهاند، غربیها حجم زیادی از بیانیهها، اسناد و شعارها درباره آزادی و حقوق بشر دارند، اما در عمل، شاهد نقض جدی حقوق و آزادیهای شهروندان در داخل و خارج از مرزهای آنها هستیم. در عین حال، میدانیم که همان قدرتها که خودشان کارنامهای پر از نقض حقوق بشر دارند، سالهاست علیه ایران تبلیغ میکنند و شرایط اجتماعی و حقوقی ایران را ناعادلانه سیاهنمایی میکنند؛ در حالی که واقعیت، بسیار متفاوت از این تصویر رسانهای است.
رستماف برگزاری این همایش را از چند جهت مهم و اثرگذار دانست و گفت: به نظر من، برگزاری چنین کنفرانسهایی اقدامی بسیار مهم و درست است. رهبری ایران و نهادهای اجرایی کشور، با برگزاری این نشستها در سطح بینالمللی، این امکان را فراهم میکنند که چهره واقعی ایران و زندگی واقعی مردم ایران به جهانیان نشان داده شود؛ اینکه مردم ایران، در چارچوب قانون اساسی خود و بر اساس احکام شریعت، شاید در شرایطی بهتر و آزادتر از بسیاری از کشورهای دیگر زندگی میکنند. اهمیت دیگر این همایشها در آن است که اندیشمندان، فعالان و نمایندگان ملتهای مختلف وقتی به ایران سفر میکنند، با چشم خود میبینند واقعیت جامعه ایران با آنچه در رسانههای غربی تبلیغ میشود، تفاوت جدی دارد. این تجربه مستقیم، بسیاری از کلیشهها و سوءتفاهمها را از بین میبرد و به بیداری ملتها کمک میکند.
این متفکر قزاق در بخش پایانی سخنان خود، با اشاره به جنبه اقتصادی استقلال ایران، جمهوری اسلامی را الگویی برای کشورهای اسلامی دانست و گفت: از نظر من، ایران نهتنها در عرصه سیاسی، بلکه در عرصه اقتصادی نیز برای بسیاری از کشورها، حتی برای برخی کشورهای غربی، الگوست. برای نمونه، در بحران مالی جهانی سال ۱۹۹۸، ایران بهدلیل اتکای بالا به ظرفیتهای داخلی و ساختار اقتصادی نسبتاً مستقل خود، کمتر از دیگر کشورها آسیب دید. ایران کشوری خودکفا و ثروتمند است؛ اقتصادی دارد که قبل از هر چیز، نیازهای خود را تأمین میکند، در حالی که بسیاری از کشورها بهشدت به نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول وابستهاند و هر تکانه جهانی، آنها را با بحران مواجه میکند. اگر کشورهای اسلامی با جمعیتی نزدیک به دو میلیارد نفر، در سیاست و اقتصاد از الگوی استقلالطلبانهای همانند ایران پیروی میکردند، وضعیت جهان اسلام امروز بهمراتب بهتر از وضعیتی بود که اکنون شاهد آن هستیم.
رستماف، ضمن تشکر از برگزارکنندگان همایش، برای ملت ایران و مسئولان کشور آرزوی توفیق کرد و ابراز امیدواری نمود که استمرار چنین نشستهایی هم به تقویت جایگاه ایران در افکار عمومی جهانی و هم به ارتقای آگاهی ملتها درباره مفهوم حقیقی آزادی و حقوق بشر کمک میکند.