-
1. مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
-
2. سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع
-
3. دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملت و آزادیهای مشروع
وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت رویکرد اسلامی و غربی به آزادی، بهویژه در حوزه حقوق اقلیتها، مسائل نژادی، آزادی بیان و حقوق زنان، با اشاره به خاستگاه تاریخی مفهوم حقوق بشر و آزادی در غرب اظهار داشت: مفهوم آزادی و بهطور کلی حقوق بشر، محصول دوران پس از جنگ جهانی دوم است و ریشه در آموزههای یهودی ـ مسیحی دارد. در حقوق اسلامی، نکته اساسی این است که بخشی از احکام، جنبه الهی و ثابت دارد و قابل تغییر نیست، اما بخش دیگری وجود دارد که میتواند فرهنگمحور و قابل تفسیر باشد. آن بخش که قابل تفسیر است، میتواند در پرتو شرایط و فهم جدید بازنگری و بازتفسیر شود؛ اما بخش الهی قانون، قابل تغییر نیست و باید همانگونه که هست پذیرفته شود. تفاوت اصلی میان نگاه اسلامی و غربی به آزادی و حقوق بشر، دقیقاً در همین تمایز میان بخش الهیِ ثابت و بخش قابل تفسیر و تحولپذیر است.
دکتر مدثره صابرین در ادامه، درباره دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله سیدعلی خامنهای، مبنی بر پیوند آزادی عمومی با استقلال ملی، این نظر را «کاملاً درست» توصیف کرد و گفت: من کاملاً با این دیدگاه موافقم. اگر یک ملت از استقلال ملی برخوردار نباشد، امکان اعمال حق انتخاب را نخواهد داشت؛ در حالی که حق انتخاب، رکن اساسی آزادی است. آزادیِ فرصت و آزادیِ موقعیت، هر دو وابسته به این هستند که آیا آن ملت واقعاً مستقل است یا خیر. بنابراین، بدون استقلال ملی، آزادی در عمل به یک شعار تبدیل میشود و نه یک واقعیت قابل تحقق.
در بخش دیگری از این گفتوگو، با اشاره به ادعای غرب در حمایت از حقوق بشر و آزادی و در عین حال موارد متعدد نقض آن، از جمله در فلسطین و غزه و نیز محدودیتها علیه مسلمانان در خواندن قرآن، حجاب و انجام فرایض دینی، از وی درباره این رویکرد دوگانه پرسش شد. دکتر صابرین در پاسخ، با تأکید بر ماهیت سیاسی بسیاری از این رفتارها اظهار داشت: بهعنوان کسی که در حوزه حقوق تحصیل کردهام، معتقدم بسیاری از آنچه «توسعه حقوقی» نامیده میشود، در واقع بیش از آنکه حقوقی باشد، سیاسی است؛ اما در ظاهر به آن لباس حقوقی پوشاندهاند. هرگاه پای منافع یک قدرت یا مجموعهای خاص در میان باشد، تحولات به سمت صیانت از همان منافع هدایت میشود و تجربه نشان داده است که برای حفظ این منافع، حاضرند تا هر سطحی پیش بروند. در این میان، فرهنگ و دین ــ که خود بخشی از فرهنگ بهشمار میآید ــ در بحث آزادیها و حقوق بشر نقشی کلیدی دارد. نمیتوان از حقوق بشر و آزادی سخن گفت و جایگاه فرهنگ و دین ملتها را نادیده گرفت.
این استاد حقوق پاکستانی در پاسخ به پرسشی درباره تبلیغات منفی برخی رسانههای غربی علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران در زمینه آزادی و حقوق بشر، گفت: بهنظر من، رسانههای غربی بهطور کلی بسیار سیاسی عمل میکنند و در درجه نخست برای حفاظت از منافع خود کار میکنند. مشکلی که در این رویکرد وجود دارد این است که آنها غالباً وجود «دیگری» را، یعنی وجود دنیای غیرغربی و نظامهای فکری دیگر را، به رسمیت نمیشناسند. بر اساس این دیدگاه، غرب خود را لیبرالترین و در نتیجه درستترین الگو میداند و معتقد است باید این ارزشهای لیبرال را بر دیگران تحمیل کند؛ گویی هر آنچه غیر از این باشد، نادرست است و اگر ما جزئی از آن جهان نباشیم، باید خود را با نظام ارزشی آنان تطبیق دهیم. این رویکرد نیازمند بازنگری جدی است.
وی درباره اهمیت برگزاری این همایش و نقش گفتوگو درباره آزادی و حقوق بشر در ارتقای آگاهی و توانمند شدن ملتها برای دستیابی به آزادی حقیقی، گفت: این همایش اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا فرصتی فراهم میکند تا درباره آزادی و بهویژه آزادی مشروع بیندیشیم و همچنین در چارچوب ادبیات حقوق بشر، جایگاه «دیگری» را بازشناسی کنیم. قاعده نانوشتهای در نظم کنونی جهان وجود دارد که بر اساس آن، همه نظامهای ارزشی باید خود را با ارزشهای قدرتهای سلطه هماهنگ کنند؛ این قاعده باید به چالش کشیده شود. بدون تردید، حقوقی وجود دارد که تقریباً بهطور جهانی پذیرفته شده است، اما در کنار این مشترکات، نقاط اختلاف و تفاوت نیز وجود دارد که باید به رسمیت شناخته شود، نه اینکه نادیده گرفته شود.
در پایان، دکتر صابرین در پاسخ به پرسشی درباره توصیهاش به نسل جوان برای دستیابی به آزادی حقیقی، بر ضرورت شناخت ریشهها و مراجعه به منابع اصیل تأکید کرد و گفت: توصیه من به نسل جوان این است که پیش از هر چیز، ریشهها و آغازگاه خود را بشناسند. برای ما که مسلمان هستیم، یعنی ابتدا بفهمیم اسلام درباره آزادی، حقوق و قانون چه میگوید. البته همانگونه که اشاره شد، در شریعت بخشهایی وجود دارد که قابل بازنگری و بازتفسیر است، اما در کنار آن، یک بخش الهی وجود دارد که تغییرناپذیر است. پیش از هرگونه نقد، باید این منظومه را درست بفهمیم؛ فهم دقیق، نخستین گام برای تکامل و بهروزرسانی قانون است. قانون نیازمند تحول و تطور است، اما این تحول بدون فهم عمیق و اولیه ممکن نیست.
وی در پایان، از برگزارکنندگان همایش بهخاطر فراهم کردن زمینه این گفتگوها و تبادل نظرها قدردانی کرد و ابراز امیدواری نمود که نتایج این نشستها به ارتقای سطح آگاهی و شکلگیری نگاهی متوازنتر به آزادی و حقوق بشر در جهان کمک کند.