-
1. مفهوم، مبانی و چارچوبهای حقوق ملت و آزادیهای مشروع در نظام جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با سایر نظامهای حقوقی
-
2. سازکارها و الزامات تأمین و تضمین حقوق ملت و آزادیهای مشروع
-
3. دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق ملت و آزادیهای مشروع

آیتالله ابوالقاسم علیدوست، مدرس حوزه و دانشگاه، در پنجاه و دومین پیشنشست همایش بینالمللی «حقوق ملت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی)» با موضوع «مقاصدالشریعه و حقوق ملت» سخنرانی ایراد کرد و طی آن به تشریح جایگاه مقاصدالشریعه در فقه اسلامی، مبانی نظری آن، آسیبهای رویکردهای افراطی و تفریطی و نسبت آن با حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخت.
او در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه مقاصدالشریعه در تاریخ فقه اسلامی سابقهای طولانی دارد، اظهار داشت: «مقصود از مقاصدالشریعه اهداف و فلسفه تشریع احکام است و این بحث غیر از عللالشرایع است. وقتی از عللالشرایع سخن میگوییم، منظور حکمتها و فلسفههای برخی احکام جزئی است، اما مقاصدالشریعه به غایات و اهداف کلان شریعت و بعثت انبیاء نظر دارد.»
وی افزود: «در منابع اسلامی ما، چه قرآن کریم و چه روایات اهلبیت(ع)، مقاصد به روشنی بیان شده است. اگر قرآن را باز کنیم، میبینیم هدف بعثت پیامبر اکرم(ص) تعلیم کتاب و حکمت، تزکیه نفسها، اقامه قسط، رفع اغلال، دعوت از ظلمات به نور، رشد عقل و حفظ کرامت انسان معرفی شده است. اینها همه مقاصدالشریعه است و ما برای شناخت مقاصد نیاز به اختراع و ابتکار عقلانی محض نداریم، بلکه خود نصوص الهی این اهداف را به ما عرضه کردهاند.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری با تقسیمبندی رویکردها نسبت به مقاصد، هشدار داد که نباید به دام افراط و تفریط افتاد. او گفت: «یک جریان فکری که من از آن به "مقاصدبسند" یاد میکنم، تنها به اهداف شریعت اکتفا کرده و نصوص را کنار میگذارد. در این رویکرد، مقاصد به جای نص مینشیند و به تدریج نصوص بیاعتبار میشود. در مقابل، جریانی داریم که من آن را "نصبسند" مینامم، یعنی کسانی که صرفاً بر ظاهر نصوص تکیه میکنند و هیچ توجهی به اهداف و فلسفههای احکام ندارند. این هم آفتی است که دین را به مجموعهای از گزارههای خشک و غیرکارآمد تبدیل میکند. راه درست این است که هم نصوص را به رسمیت بشناسیم و هم مقاصد را، و میان این دو تعادل برقرار کنیم.»
آیتالله علیدوست با تأکید بر اینکه قرآن کریم سرشار از آموزههایی است که بهروشنی جنبه مقاصدی دارد، خاطرنشان کرد: «وقتی قرآن میفرماید:« لقد أرسلنا رسلنا بالبینات وأنزلنا معهم الکتاب والميزان ليقوم الناس بالقسط»، آیا این چیزی جز تصریح به یکی از مقاصد شریعت یعنی برپایی عدالت است؟ یا وقتی میفرماید: «ویضع عنهم إصرهم والأغلال التي کانت عليهم»، این رفع اغلال همان آزادسازی انسانها از بندهای تحمیلی است. یا وقتی میفرماید یُعلّمهم الکتاب والحکمة ویزکّيهم، این نشان میدهد که تعلیم، تزکیه و حکمتمحوری از مقاصد اصلی است.»
وی در ادامه افزود: «در روایات اهلبیت(ع) نیز بهروشنی میتوان مقاصد را دید. اگر به نهجالبلاغه مراجعه کنیم، در خطبهها و نامههای امیرالمؤمنین(ع) بارها تأکید بر عدالت، کرامت، آزادی و صیانت از حقوق مردم آمده است. بنابراین، کسی که میگوید مقاصد را باید صرفاً از طریق عقل و حدس بشناسیم، سخن دقیقی نمیگوید؛ زیرا این مقاصد در متن دین وجود دارد و ما با مراجعه مستقیم به قرآن و حدیث میتوانیم آنها را استخراج کنیم.»
او سپس به شبههای رایج اشاره کرد و گفت: «برخی میپرسند اگر میان نصوص و مقاصد تزاحم پیش آمد چه باید کرد؟ آیا باید نص را کنار گذاشت یا مقاصد را؟ پاسخ این است که اولاً در بسیاری از موارد چنین تزاحمی پیش نمیآید، زیرا نصوص خود ناظر به مقاصد هستند. ثانیاً در مواردی هم که تزاحم پیش بیاید، راه حل این نیست که یکی را مطلقاً حذف کنیم. باید با دقت و اجتهاد روشمند راهحلی یافت.»
وی برای توضیح این موضوع به روایتی از حضرت صادق (ع) اشاره کرد و گفت: «امام صادق(ع) در این روایت، در ماجرای اجاره دادن حیوان، تأکید میکند که ظلم نباید صورت گیرد و صاحب حق باید به حق خود برسد. اینجا امام با تمسک به قاعده نفی ظلم و لزوم ادای حقوق، میان نصوص و مقاصد جمع کرده است. این نمونهای از همان جمع میان مقاصد و نص است که ما به آن نیاز دارد.»
آیتالله علیدوست در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع حقوق ملت پرداخت و اظهار داشت: «حقوق ملت تنها در قانون اساسی مطرح نشده است. درست است که فصل سوم قانون اساسی تحت عنوان حقوق ملت تدوین شده، اما اگر به متون دینی خود نگاه کنیم، خواهیم دید که حقوق ملت در آنجا به شکل گستردهتری مطرح است. وقتی قرآن بر عدالت، آزادی، کرامت، رشد عقل و رفع اغلال تأکید میکند، همه اینها در حقیقت حقوق ملت است.»
وی اضافه کرد: «بنابراین اگر ما مقاصدالشریعه را بازخوانی کنیم، خواهیم دید که حقوق ملت در منابع اسلامی جایگاه محکمی دارد و قانون اساسی ما نیز میتواند با تکیه بر این مبانی دینی، تعمیق و تقویت شود. حقوق ملت در جمهوری اسلامی نه فقط یک امر قراردادی و بشری، بلکه یک ریشه الهی و شرعی هم دارد.»
این عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان با تأکید بر اهمیت این مباحث برای آینده نظام اسلامی گفت: «اگر میخواهیم حقوق ملت در جمهوری اسلامی تضمین شود و همواره کارآمد باقی بماند، باید به مقاصدالشریعه توجه کنیم. نه آنگونه که نصوص را کنار بگذاریم و به دام سکولاریسم دینی بیفتیم، و نه آنگونه که صرفاً ظاهر نصوص را بگیریم و از اهداف عالیه غافل شویم. باید نصوص و مقاصد را در کنار هم ببینیم تا هم شریعت پاس داشته شود و هم حقوق ملت بهطور کامل تضمین گردد.»